داپ نامی که گوشها با آن آشنا نیست اما تبعات اجرای آن به شدت ایران را درگیر میکند. اگر تا دیروز نگران بودیم که چشم گربه نقشه ایران یعنی دریاچه ارومیه خون گریه نکند، با اجرای ابر پروژه داپ توسط ترکیه، باید نگران حیات کل شمال غرب و حتی غرب کشور باشیم.
پایگاه خبری «انتخاب» / لیلا مرگن: «داپ» ابر پروژهای دیگر از مجموع پروژههای سدسازی ترکیه است که نام آن اصلا در سطح رسانهها مطرح نشده است. این پروژه کاملا چراغ خاموش و محرمانه پیش میرود. پروژهای که به دلیل اثرگذاری مستقیم بر آورد روخانه ارس، حیات شمال غرب ایران را بهطور جدی تهدید میکند. پروژه آناتولی شرقی یا داپ که ترکیه حدود یک دههای است آن را آغاز کرده است، حاصل تجربیات گاپ است. ترکیه از تجربیات آناتولی جنوب شرقی (گاپ) استفاده کرده و اجازه نمیدهد که اطلاعات دومین ابرپروژهاش که تبعات منفی زیادی بر ایران دارد، به راحتی در دسترس همه قرار گیرد. آنطور که حجت میان آبادی پژوهشگر دیپلماسی آب و دانشیار دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس میگوید: اجرای پروژه داپ حتی میتواند تامین آب شرب شمالغرب کشور را هم با چالش جدی مواجه کند. این ابر پروژه بر خلاف گاپ که سوغاتش ریزگردها بود، به دلیل اجرا بر روی سرشاخههای ارس، ایران را مستقیما تحت تاثیر قرار میدهد، ولی متاسفانه هیچ معاهدهای بین ایران و ترکیه بر سر رعایت حقابههای پایین دست وجود ندارد. عمق فاجعه وقتی بیشتر آشکار میشود که بدانیم پروژه گاپ با آن همه مشکلات برای ایران، پروژهای بود که سدهایش برقآبی بودند و آب ذخیره شده پشت این سدها به مصرف نمیرسید بلکه برای تامین برق رهاسازی میشد، اما در پروژه داپ که بر روی ارس ساخته میشود، هدف توسعه کشاورزی و مصرف آب است. در چنین شرایطی آیا نباید نگران سرمایهگذاری چند هزار میلیاردی ایران در گوش راست گربه نقشه ایران برای توسعه اراضی کشاورزی پایین دست سد خداآفرین بود؟
ترکیه که سودای احیای امپراطوری عثمانی را در سر میپروراند، چند دههای است تحرکات آبی توسعه طلبانهای را از خود نشان میدهد. انبوه پروژههای سدسازی ترکیه در منطقه نه تنها کشورهای همسایهاش را متاثر کرده است بلکه دودش به چشم کشورهای کمی دورتر هم رفته است. ریزگردهای حاصل از سدسازی ترکیه در پروژه گاپ، چندین هزار متر بالای سطح زمین پرواز میکنند و گستره وسیعی از مناطق اطراف ترکیه و عراق را درگیر میکنند. در چنین شرایطی به جای آنکه کشورهای منطقه به فکر چارهاندیشی از مسیر دیپلماسی و رعایت حقآبههای پایین دست باشند، هر کدام تلاش میکند کنترل خود را بر منابع آبی بیشتر کند.
یکی از کشورهایی که در غیاب معاهدههای بینالمللی الزامآور بیمحابا سد میسازد و پاسخگوی سیاستهایش نیست، ترکیه است. ایران قبل از تکمیل سدهای پروژه گاپ، در همایش بینالمللی گرد و غبار (که در سال ۹۶ در محل سالن اجلاس سران با حضور کشورهای همسایه برگزار شد) تلاش کرد تا ترکیه را وادار به انجام برخی تعهدات در قبال کشورهای همسایه کند، اما موفق نشد. حالا خبر میرسد که خود ایران هم در کمند سدسازیهای بیقاعده ترکیه گرفتار آمده و معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار سه استان شمال غرب کشور خواهد بود.
ساخت ۹۰ سد در پروژه داپ
«داپ» پروژهای است که گفته میشود ترکیه به صورت محرمانه و بدون انتشار اطلاعات آغاز کرده است. در این پروژه وزارت امورخارجه ترکیه راسا بر انتشار اسناد و مدارک مرتبط با ساخت و سازها نظارت دارد تا جو بینالمللی شکل گرفته علیه ترکیه در پروژه آناتولی جنوبشرقی (GAP) برای پروژه داپ (DAP) تکرار نشود. بر اساس اطلاعات موجود، پروژه داپ ۹۰ سد و ۱۰۰ طرح آبیاری اراضی کشاورزی را در خود جای داده است. ایده راهاندازی این ابرپروژه به سال ۱۹۹۸ و متاثر از تجارب کسب شده از پروژه گاپ برمیگردد. پروژه داپ به واسطه اثرگذاری مستقیم بر آورد رودخانه ارس و همچنین آورد حوضه آبریز دجله و فرات، میتواند آسیبهای جبرانناپذیری بر زندگی بخش غرب و شمال غربی کشور که حیاتشان وابسته به این رودخانهها است، وارد کند.
مطالعهای درباره اثرات پروژه داپ انجام نشده است
حجت میان آبادی پژوهشگر دیپلماسی آب و دانشیار دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس درباره اثرات اجرای پروژه داپ بر ایران به «انتخاب» میگوید: متاسفانه در ارتباط با تاثیر این پروژه بر روی ایران هیچ مطالعهای انجام نشده است. همانطور که درباره پروژه گاپ انجام نشده بود. فقط به تازگی وزارت نیرو با همراهی نهادهای بالادستی پس از تکمیل پروژه گاپ، اقدام به مطالعه اثرات این پروژه بر ایران کرده است.
او درباره پیشرفت فیزیکی پروژه بیان میکند: ما مکررا درباره ۱۰ ابرپروژه ترکیه صحبت کردهایم که گاپ معروفترین آنها است. داپ هم پروژه دیگر این کشور است. ترکیه بر اساس سیاستی که داشته است در پروژه گاپ فقط اطلاعاتی که به نفع خودش بوده را منتشر کرده است. دسترسی به اطلاعات راجع به پروژه داپ و بقیه پروژهها به سختی امکانپذیر است و به ندرت اطلاعات بیرون آمده است.
این پژوهشگر دیپلماسی آب اضافه میکند: ما چند کار را به صورت شخصی شروع کردیم و خودمان انجام میدهیم، اما هنوز به نتیجه کاملی نرسیده است؛ بنابراین نمیتوانیم ادعا کنیم که وضعیت این پروژه چیست. امسال یکسری تغییر و تحولاتی در حوزه بودجه پروژه داپ در برنامه «بودجه و توسعه» ترکیه صورت گرفته است و بودجه این طرح افزایش یافته است. ولی فعلا نمیتوانیم بگوییم آمار دقیقی در خصوص سدهای پروژه داپ وجود دارد.
او پروژه داپ را از گاپ مهمتر توصیف کرده و ادامه میدهد: پروژه آناتولی جنوب شرقی (گاپ) روی دجله و فرات ساخته میشود. ایران در حوضه آبریز فرات هیچ سهمی ندارد و در حوضه دجله تقریبا بالادست است، اما نکته مهم این است که در کل آورد دجله، سهم ایران زیر ۱۰ درصد است. عملا سدسازی ترکیه روی میزان آب قابل دسترس برای ایران به آن اندازه اثرگذار نیست، زیرا ایران در بخش عمدهای از این حوضه اصلا حضور ندارد.
میان آبادی اضافه میکند: ما رودخانههای جزئی داریم که از ترکیه وارد ایران میشوند، اما این رودخانهها از نظر حجمی مهم نیستند و حجم آب آنها قابل چشم پوشی است.
به گفته او عمده اثر پروژه گاپ روی ایران بحث خشک شدن تالاب هورالعظیم بهعنوان یکی از بخشهای تالاب بینالنهرین است. تالاب بینالنهرین از سه تالاب بینالمللی هور المرکزی، هورالحمار و هورالعظیم یا هورالهویزه تشکیل شده است که سدسازی ترکیه باعث خشکاندن این تالابها میشود و عمده اثر پروژه گاپ برای ایران، گرد و غبار است.
پروژه داپ ایران را مستقیما درگیر میکند
این پژوهشگر دیپلماسی آب ادامه میدهد:، اما پروژه داپ که بخش عمدهاش روی حوضه ارس و کورا ساخته میشود، بهطور مستقیم روی ایران اثر دارد، زیرا ایران در حوضه ارس واقع شده است. حوضه کورا هم مربوط به کشورهای شمال قفقاز است.
او عنوان میکند: رودخانه ارس بخش کوچکی از حوضه آناتولی شرقی است و ایران هم در این حوضه است. این پروژه روی میزان آب سطحی و هم مسایل کیفی رودخانه ارس اثر میگذارد. ما در پایین دست حوضه ارس قرار داریم و بخش قابل توجهی از آورد این حوضه از ترکیه میآید. آب شرب بخشی از شهرهای ما و بخش عظیمی از آب کشاورزی در منطقه از جمله دشت مغان از ارس تامین میشود. پروژه داپ در این حوضه اثرگذاری خواهد داشت و میتواند اثرش روی مسایل آبی ایران پررنگتر از گاپ باشد.
میانآبادی، پاسخگویی در رابطه با اثرات پروژه داپ را جزء وظایف وزارت نیرو دانسته و تاکید میکند: این وزارتخانه هیچ اطلاعاتی را با کارشناسان در میان نگذاشته است.
به گفته او با اجرای پروژه داپ، استانهای آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل آسیب میبینند.
این کارشناس با اشاره به اینکه تقریبا حدود یک دهه است که پروژه داپ اجرا شده است، یادآور میشود: وزارت نیرو اگر اقدامی برای کم شدن اثربخشی کارهای ترکیه انجام داده است، باید لیستی از فعالیتهایی که انجام داده را ارائه دهد.
هیچ معاهدهای با ترکیه نداریم
این استادیار دانشگاه تربیت مدرس درباره اینکه آیا معاهدهای با ترکیه برای رعایت حقآبه داریم یا نه، بیان میکند: هیچ معاهدهای با ترکیه نداریم. ایران فقط با آذربایجان و ارمنستان در ارتباط با سد خداآفرین معاهده دارد در حالی که سرشاخههای اصلی رودخانه متعلق به ترکیه است.
او اضافه میکند: در هریرود هم که سرشاخههای اصلی آن در کشور افغانستان است، ایران هیچ معاهدهای ندارد در حالی که با ترکمنستان یک معاهده امضا کرده است.
این پژوهشگر دیپلماسی آب هشدار میدهد که وزارت نیرو در مسئله پروژه داپ مثل سد کمالخوان افغانستان عمل نکند، زیرا با تکمیل و آبگیری سد کمالخوان، سیستان و بلوچستان خشک شده است.
او یادآور میشود: متاسفانه در ایران ابتدا صبر میکنیم بحران پیش بیاید و وقتی که تبعات آن دامن گیر منطقه شد؛ بعد روی آن چانهزنی میکنیم.
در پروژه داپ آب به مصرف کشاورزی میرسد
زهرا قریشی، کارشناس ارشد هیدروپلیتیک، نیز درباره پروژه داپ به «انتخاب» میگوید: در عصر کنونی ترکیه عزم خود را برای سدسازی جزم کرده است. این کشور مشخصا مثل سایر کشورهای غرب آسیا در تلاش است که استفاده حداکثری از منابع آب را در دستور کار خود داشته باشد و طبیعت را متناسب با ذائقه خود طراحی کند.
او اضافه میکند: رویهای که ترکیه در پیش گرفته است، یقیناً سیستم هیدرولوژی-اجتماعی پیرامونی این کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. نمونه آن پروژه داپ است که بر منطقه آناتولی شرقی ترکیه، در مجاورت ایران، اثر دارد. بر خلاف پروژه گاپ که به ایران به صورت غیر مستقیم آسیب میرساند، پروژه داپ ایران را مستقیما تحت تاثیر قرار میدهد.
قریشی عنوان میکند: تبعات پروژه گاپ برای ایران بیشتر بصورت عدم تأمین حقآبه زیست محیطی است و منجر به پدیده گرد و غبار میشود. همچنین در گاپ بیشتر سدها، برق آبی هستند. اما در داپ، ساخت سدها برای استفاده کشاورزی و توسعه آبیاری است. ترکیه در صدد است تا با استفاده از طرحهای پروژه داپ مستقیما از آبهای حوضه آبریز ارس و دجله-فرات استفاده کند و به این ترتیب حقآبه شرب، صنعت، کشاورزی و محیط زیست ایران در حوضه آبریز فرامرزی ارس و حقابه محیط زیستی ایران در حوضه آبریز دجله و فرات تحت تاثیر قرار میدهد.
به گفته او، ویژگی مهم پروژه داپ این است که ترکیه از تجربه گاپ استفاده کرده و اصلا اجازه نمیدهد که اسناد و مدارکی از این پروژه منتشر شود.
این کارشناس ادامه میدهد: ما تمام اسناد پروژه داپ که به زبان ترکی بود را ترجمه کردیم، اما چیزی جز یکسری کلیات عایدمان نشد. در اسناد منتشر شده از پروژه داپ، جزئیات طرحهای پروژه مشخص نیستند. فقط میدانیم پروژه داپ ۹۰ سد و ۱۰۰ طرح آبیاری اراضی کشاورزی را در خود جای داده است و این طرحها بر روی دو حوضه آبریز دجله و فرات و ارس در حال اجرا هستند. اما درباره جانمایی دقیق طرحها، اینکه ظرفیتها چگونه است و سطح کشتها چقدر است، اطلاعاتی در دسترس نیست. زیرا پیشبرد پروژه داپ کاملا محرمانه است ومشخصاً وزارت امورخارجه ترکیه خود بر انتشار اسناد و مدارک مرتبط با ساخت و سازهای این پروژه نظارت دارد تا جو بینالمللی که علیه ترکیه در گاپ ایجاد شد، در این پروژه تکرار نشود.
کنترل قومیتی، هدف اصلی ترکیه
این کارشناس ارشد هیدروپلیتیک درباره هدف ترکیه از این سدسازیها میگوید: یکی از اهداف عمده ترکیه از سدسازی در مناطق شرقی خود مواجه با مسئله کردها است. ترکیه قصد دارد یک پروژه تغییر هویتی در منطقه کردنشین خود ایجاد کند.
او اضافه میکند: هدف ترکیه، ترکیسازی منطقه آناتولی شرق و جنوب شرق با استفاده از زیرساختهای هیدرولیکی و استفاده و بهره برداری از منابع آب است. بطور کلی، مناطق شرق و جنوب شرق ترکیه از نظر اقتصادی اجتماعی و سیاسی توسعه نیافته هستند. اصلیترین دلیل این توسعه نیافتگیشان هم مسئله قومیت و هویت است. ترکیه در صدد است با این سدها و طرحهای آبیاری-کشاورزی تغییرات اجتماعی در منطقه تحت تاثیر ایجاد کند.
به گفته قریشی اگر نقشه شاخص توسعه انسانی ترکیه را بررسی کنیم، بخش شرقی و جنوب شرقی این کشور به شدت توسعه نیافته است. به همین دلیل، پروژه داپ به لحاظ اجتماعی و اقتصادی برای ترکیه بسیار حائز اهمیت است. ضروری است که هم به لحاظ داخلی و هم به لحاظ بینالمللی، انتشارِ جزئیات پروژههای داپ را از ترکیه مطالبه نماییم تا بتوانیم پیگیر حقوق جمهوری اسلامی ایران از منابع آبی مشترک با این کشور باشیم.
او به این پرسش که ایران چگونه میتواند جلوی اقدامات ترکیه را بگیرد، اینگونه پاسخ میدهد: در حال حاضر استراتژی جمهوری اسلامی ایران در قبال پیگیری مسایل آب و محیط زیست فرامرزی «استراتژی بیتصمیمی» است. در این راستا دولت مردان پیگیری جدی مسایل را به تعویق میاندازند تا با همسایگان وارد چالشهای جدید و موضوعات بحث انگیز نشوند
این کارشناس ارشد هیدروپلیتیک اضافه میکند: لذا خواست و اراده سیاسی برای پیگیری مسایل وجود ندارد و اصلا مسایل وارد فاز حقوقی و مطالبات حقوقی نمیشوند. به همین دلیل پاسخ به سئوال چیستی راهکار حقوقی در شرایطی که اصل سیاست بر مبنای به تعویق انداختن مسایل است و مسئله وارد فاز حقوقی نشده است، صحیح نیست.
خطر در کمین سرمایهگذاریهای ایران
گویا ایران هیچ برنامهای برای تحرک کشورهای منطقه در حوزه آب ندارد. برای کشوری که بیش از ۹۰ درصد منابع آبش در داخل سرزمین تامین میشود، به نظر خیلی مهم نمیآید که در رودخانههای مرزی چه میگذرد. شاید همین خوش خیالی سبب شده که امروز سیستان و بلوچستان حال و روز خوبی نداشته باشد و سه استان شمال غرب هم در سکوت مسئولان سرنوشتی مشابه جنوب شرق پیدا کنند.
سکون در حوزه دیپلماسی آب در شرایطی اتفاق میافتد که ایران یکی از بزرگترین پروژههای آب و خاک خود را در دشت مغان و درست در گوش راست گربه نقشه ایران اجرایی کرده است. بر اساس اعلام وزارت جهاد کشاورزی برای اجرای این پروژه که در سطح ۴۷ هزار هکتار اجرا شده است، یک میلیارد دلار در استان اردبیل در سال ۹۸ از محل اعتبارات صندوق توسعه ملی هزینه شده است. هدف از اجرای پروژه توسعه اراضی پایین دست سد خداآفرین اعلام شده است.
سه سال قبل وزارت جهاد کشاورزی تمام تعهدات خود در قبال پروژه را انجام داده بود. این وزارتخانه علاوه بر استقرار زیرساختهای پیشرفته آبیاری در منطقه و اراضی ملی را هم به کشاورزان تخصیص داده بود که آب رود ارس با کانالهای احداث شده توسط وزارت نیرو به منطقه منتقل شود، اما از آنجاکه وزارت نیرو به تعهدات خود عمل نکرده بود، آب سد خداآفرین به صورت مرحلهای به اراضی آماده کشت منتقل میشود. حال معلوم نیست با تکمیل پروژه داپ چه بلایی بر سر اراضی توسعه یافته کشاورزی در استان اردبیل و دیگر سرمایهگذاریهای این حوزه خواهد آمد.