روزهایش همنشین موج‌های خزر است/ قدم به قدم جلو می‌روم

play-sharp-fill
دل به دریا زدن کار هر روزه بانوی کلارآبادی است که از طلوع آفتاب تا غروب همنشین موج‌های خزر می‌شود؛ معصومه شاهمیری درباره کارش می‌گوید؛ هشت سال پیش کارم را با دو قفس و سرمایه شخصی آغاز کردم ولی از سال گذشته با استفاده از تسهیلات، توانستم قفس‌ها را از تعداد دو به ۶ قفس برسانم.

خبرگزاری فارس مازندران ـ زهرا طاهری‌پرکوهی| قدم گذاشتن در مسیر پرفرازونشیب کار و تولید همت و اراده‌ای بالا می‌خواهد که این مهم خصلت بارز کارآفرینان است که حتی از شکست نه تنها هراسی دارند، بلکه از آن به‌عنوان تجربه یاد می‌کنند و تمام تلاش خود را برای رسیدن به موفقیت بکار می‌گیرند.

بین حرف تا عمل شاید برای برخی فاصله زیادی باشد اما کارآفرینان این مسیر را پیمودند و وارد دنیایی شدند که واقعا به آن تعلق دارند و در این مسیر نه تنها خود، بلکه دیگران هم فرصت اشتغال ایجاد کردند

تمام حرف‌شان، ایده، فکر و ذهن و دنیایشان تولید است و شاید در مسیری که وارد شدند هزاران مشکل وجود داشته باشد، اما مهم هدف‌شان است که در این مسیر از دل و جان مایه می‌گذارند و در برابر مشکلات نه تنها سرخم نکرده بلکه با تمام توان ایستادند تا بتوانند به آرزویشان برسند.

معصومه شاهمیری یا همان بانوی دریا جز کارآفرینان موفقی است که با تلاش و پشتکار نامش بر سر زبان‌ها افتاده است.

این بانوی کارآفرین با برنامه‌ریزی و تلاش وصف‌ناپذیر توانسته پله پله‌ موفقیت را پشت هم بپیماید و درحال حاضر نیز علاوه بر ایجاد فرصت شغلی سهم بسزایی در تولید را به خود اختصاص داده است.

این بانو هر روزش را در آبی بیکران سپری می‌کند، دل به دریا زدن کار هر روزه بانوی کلارآبادی است که از طلوع آفتاب تا غروب همنشین موج‌های خزر می‌شود و در روز سه مرحله، مسیر ۶کیلومتری درمجموع ۳۶ کیلومتر را می‌پیماید تا به قفس‌های ماهی برسد و به کار و تولید معنای دیگری ببخشد.

بانوی دریا کارش را از ابتدا با دوقفس آغاز کرد و هم اکنون با اتکا به نفس و خوباوری توانسته کارش را به ۶ قفس با ظرفیت ۵۰۰ تن افزایش دهد؛ پرورش ماهی در قفس جز صنایع نویی بوده که با هدف اشتغال پایدار راه‌اندازی شده و این بانو با کار و تلاش توانسته به این رویا واقعیت ببخشد.

معصومه شاهمیری تفرشی در این‌باره در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس، می‌گوید: از سال ۹۱ با هدف تولید وارد بازار کار شدم و در پی راه‌اندازی شغلی بودم که ابتدا نگاهم به سمت پرورش مرغ بود اما اتفاقاتی رقم خورد و با پیشنهاد برادرم به سمت پرورش ماهی سوق یافتم.

آن سال‌ها تازه بحث پرورش ماهی در قفس مطرح شده بوده که برای آموزش به کیش و قشم رفتم و با روش‌های پرورش آشنا شدم تا بتوانم کارم را شروع کنم.

این کارآفرین اضافه می‌کند: البته در کنار پرورش ماهی در قفس نیاز به مزرعه پرورش ماهی داشتم که نسبت به ایجاد این مرکز در عباس‌آباد به‌عنوان مرکز پرورش ماهی ازون برون و سایت پرورش ماهی در قفس اقدام کردم.

وی ادامه می دهد: البته تحصیلاتم در مقطع کارشناسی رشته حسابداری است ولی از کودکی علاقه زیادی به کار کردن با موجودات زنده داشتم و همین علاقه مسیر زندگیم را به دریا تغییر داد.

شاهمیری بیان می‌کند: از ابتدا یعنی هشت سال پیش کارم را با دو قفس و سرمایه شخصی آغاز کردم ولی از سال گذشته صندوق توسعه ملی مبلغ ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان تسهیلات در اختیارم قرار داد که توانستم قفس‌ها را از تعداد دو به ۶ قفس برسانم.

به اعتقاد من کار کردن در این مسیر تنها عشق می‌خواهد شاید اگر سرمایه‌ای را که طی سال‌های گذشته در این مسیر بکار بردم، در جای دیگر هزینه می‌کردم چندین برابر می‌شد اما من با علاقه هر روز صبح زود از خواب بیدار می‌شوم و وارد آب‌های بیکران آبی می‌شوم.

این بانوی موفق و کارآفرین خاطرنشان می‌کند:  اگر به دریا تنها از جنبه درآمدی نگاه کنم موفق نخواهم شد ولی باید بگویم تمام جنب و جوش زندگی من وسط دریا است.

وی گریزی به هشت سال پیش زد، زمانی‌که نخستین بار آستین همت را بالا زد و وارد آب‌های دریا شد و بنظرش سال‌های اول پستی و بلندی‌های زیادی داشت اما با این وجود عقب‌نشینی نکرد و با قدرت ایستاد و درحال حاضر ۶ نفر در مزرعه و ۲۰ نفر در دریا مشغول به کار هستند.

شاهمیری بیان می‌کند: روزی ۲۰۰ کیلومتر تردد می‌کنم و اصلا خستگی برایم معنایی ندارد.

از اواسط مهر هوا با سرد شدن هوا تا ۱۵ خرداد باید برداشت تمام شود و پس از آن مشغول بازسازی قفس و تمیز کردن تورها هستیم تا مهر ماه باز هم وارد دریا شویم.

وی یادآور می‌شود: تلخ‌ترین خاطره‌ام به هشت سال پیش برمی‌گردد زمانی‌که با دنیایی پر از امید و آرزو کارم را آغاز کردم ولی  قفس ماهی پاره شده و تمام سرمایه‌‌ام از بین رفت و بعد از آن نیز این خاطره تلخ تکرار شد و طوفان موجب شد قفس از جایش بلند شود و در آن ۸۰۰ میلیون تومان متضرر شدم درحالی برخی تصورشان بر این بود که کار را رها خواهم کرد ولی با قدرت ایستادم و توانستم به کارم رونق ببخشم.

شیرین‌ترین خاطراتم در دریا زمانی است که ماهی به وزن رسیده و برداشت می‌کنیم؛ البته شاید نتوانم درباره حس شادی خود حرف بزنم.

برخی مرا با نام شیرزن مازندران صدا می‌زنند؛ چراکه این کار برای مردان شغلی سخت است و شاید مردان تاب و تحمل نداشته باشند و در سرمای زمستان صورتم مانند آفتاب سوختگی می‌سوزد ولی خستگی برایم مفهومی نداشته و ندارد.

شاهمیری با اعلام اینکه کاملا به هدفم رسیدم، خاطرنشان کرد: البته آخرین مرحله آرزویم صادرات محصولات با برند خودم به خارج از کشور است که برایم دست‌یافتنی است.

این بانو اشاره‌ای به روزهای کرونایی می‌کند که ۱۱ ماه گذشته تاثیرش را بر همه کسب و کارها گذاشته که کسب و کارش هم از این موضوع مستثنی نبوده و در فروش محصول با مشکل مواجه شده اما امسال بحت توزیع محصولات را در شهرستان‌ها در دستور کار قرار داد تا وضعیت سال گذشته تکرار نشود و در آن وضعیت قرار نگیرد.

حرف آخرم اینکه من فکر نمی‌کنم جا بزنم چون این کار را دوست دارم و در این کار قدم به قدم جلو می‌روم، ولی هیچ‌گاه به عقب برنمی‌گردم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *