مهندس محمد پولادی:
معرفی؛
مهندس محمد پولادی: کارشناسی ریاضیات محض، لیسانس مهندسی صنایع، کارشناس ارشد مهندسی صنایع -مدیریت پروژه-، مدرس دانشگاه
سوابق؛
۱۰سال کارشناس ارشد و رئیس اداره مدیریت برنامهریزی و کنترل تولید و مواد شرکت ایرانخودرو دیزل، ۲ سال مدرس دبیرستان غیرانتفاعی متین در تهران و…
اشاره؛
شهر و هر محيط زندگي مدني و اجتماعی، با شهروندان، معنی پيدا میکند. رابطه شهروندی با مديريت شهری از جمله مسائل و موضوعات مهمی است که در حوزه مديريت شهری در جهان مورد توجه قرار گرفته است. يکی از عواملی که میتواند به تحقق و پايداری نظام مردم سالاری در جامعه از طريق اجتماعات مردمی بيانجامد، توجه به حقوق شهروندی است که میتوان دستيابی به اين هدف را از سوی شوراها دنبال کرد.
فراهم آوردن سازوکارهای مناسب جهت تحقق بهتر انتظارات عمومی در حیطه اختیارات و وظائف شوراها، در شورای اسلامی شهر چالوس، کمک شايانی به ايفای نقش هرچه بهتر اين نهاد در راستای افزايش کيفيت زندگی شهروندان چالوسی خواهد کرد.
افزایش مشارکت اجتماعی در پیشبرد برنامههای عمرانی
شهروندان چالوسی همواره نشان دادهاند به گاه توسعه یابی شهرشان و زمان برونرفت چالوس از گرههای توسعهای، در میدان بوده و گاه حتی پیشروتر از متولیان و مسئولین محلی خود گام بر میدارند.
اگرچه امور عمرانی فراموش شده، معطل مانده و نیمهکاره حوزه شهری چالوس از شمار انگشتان دودست نیز فراتر رفتهاند، اما هرگاه مدیریت شهری این شهر (نمونه بارز آن مشارکت مردمی در اجرای پروژههای عمرانی دوره پنجم شورای اسلامی این شهر) پای در میدان عمرانی نهاد، شهروندان با از خودگذشتگی، دوشادوش مسئولین خود همراهی داشتهاند. در حقیقت آن بخش از اقدامات حوزه شهری که سرنوشت شهروندان و آینده ساکنین چالوس را نشانه رفت، با مشارکت دلگرمکننده عمومی مواجه گشتهایم. به عنوان مثال در فقره آزادسازی املاک و اماکن صنفی محدوده خیابان فرهنگ تا میدان معلم (میدان مخابرات)، تا آنجا که صرف هزینهی در اختیار گرفتنِ املاک منصفانه بود و مدیریت شهری چالوس انگیزه و توان اجرایی کافی را جهت تعریض این محور از خود نشان داد، ساکنین و ملاکین بیهیچ مقاومتی، حاضر به مشارکت در این امر عمرانیِ حیاتی گشتند. یا در فقره ایجاد رینگهای شهری که بهحق از نمونههای ماندگار توسعه زیرساختی شهری چالوس بهحساب میآیند، نشان دادهاند؛ اگر مدیران شهری بخواهند، آنها آماده هرگونه مشارکت و همراهی جهت تحقق برنامههای کارشناسی شده خواهند بود.
در کلیه امور عمرانی زیرساختی، با توجه به اینکه در نهایت امر، چالوس در مسیر توسعهیابی قرار میگیرد و در نتیجه، نشاطی عمومی از بازسازی شهر نصیب شهروندان میشود، مدیریت شهری چالوس، کمتر با چالش سنگاندازی شهروندان مواجه گشتند. و اگر چالشی ناچیز هم بوده، از سوی نهادها و دوائر مرتبط با اقدامات عمرانی مربوطه دیده شد و نه شهروندان همراه، صبور و فهیم چالوس.
نشاط اجتماعی از مؤلفههای رفاه اجتماعی به شمار میرود و بیش از مداخلات پزشکی و روانی به عوامل اجتماعی و اقتصادی وابسته بوده و در عین حال، یکی از مفاهیم محوری توسعه پایدار است.
نشاط اجتماعی سطحی از رضایتمندی اجتماعی توأم با رفتارهای شادمانانه و احساس خوشبختی است. شادزیستی مفهومی اجتماعی است و در مقایسه افراد با همدیگر خود را نشان میدهد.
نشاط اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین و مؤثرترین شاخصهی اجتماعی در گسترش احساس رضایت عمومی از زندگی، بسط تعاملات اجتماعی سازنده، رشد اعتماد عمومی و مشارکت همه جانبه اجتماعی به شمار میرود.
یکی از مهمترین تجربیاتی که در دوره پنجم شورای اسلامی بیشتر با آن مواجه گشتهایم و البته لازم است که بیشتر بدان پرداخت؛ باز بودن درب اتاق نشستهای شورا بوده که در آن شهروندان آزادانه در آن جمع حضور یافته و در جریان بخشهایی از تصمیمات سرنوشتساز عمرانی شهر و دیار خویش قرار میگرفتند. البته لازم میدانم که مدیریت آینده شهر چالوس، پارا فراتر گزارده و با تشکیل کارگروههای مشاورتی با حضور صاحبنظران و متخصصین مهندسی عمران و شهرسازی، جلسات را تخصصیتر کرده و اثبات نمایند که یکایک شهروندان در کوچکترین تصمیمات عمرانی و زیرساختی شهر خود شریکاند و حتی میتوانند نظرات کارشناسی و فنی خود را آزادانه در اختیار مسئولین محلی خویش قرار دهند.
ایجاد و راهاندازی اتاق فکر شیشهای، بدان معنی نیست که شهروندان تنها شنونده و ناظر تصمیمات منتخبین خود باشند. این امر بدون حضور فیزیکی آنها و از طریق اطلاعرسانی رسانهها نیز امکانپذیر است.
ایجاد پل مشارکتی بین شهروندان و منتخبین شورا، زمانی معنی مییابد که ضمن در جریان قرار گرفتن کلیه تصمیمات شورا در فضایی شفاف و شیشهای، پیش از اخذ تصمیمات نهایی، آراء و نظرهای کارشناسی خود را با آن تصمیمات گره خورده بیابند. اینگونه یقینا کمتر چالشی پس از عملیاتی نمودن اقدامات عمرانی روی خواهد داد. و حتی اگر چالشی نمود یابد، با فضای مشارکت فکریای که مهیا گردید، منتخبین مردمی با اعتماد بیشتر راهحلهای پیشبینی شده را بهکار خواهند بست.
توزیع عادلانه خدمات در حوزه شهری
یکی از چالشهای عمده شهرها، توزیع ناعادلانه خدمات شهری است و عدالت اجتماعی بهعنوان یکی از معیارهای اصلی توسعه در شهرها بر توزیع عادلانه خدمات تأکید دارد.
متاسفانه شهر چالوس نیز همچون سایر شهرهای استان، کشور و حتی جهان که تشنهی اقدامات عمرانی زیرساختی هستند، ناخودآگاه و یا حتی بر اساس جبر فیزیک محیطی_جغرافیایی تحمیلی از گذشته، به کرات با جلوههای تبعیضآلود توزیع ناعادلانه اقدامات عمرانی دست و پنجه نرم کرده است و متاسفانه در این بین، همواره محیطهایی با چالشهای ساختاری و مهندسی کمتر، به طور طبیعی، بیشترین سهم را از امور عمرانی زیرساختی داشتهاند!
از نقطه نظر جغرافیایی، عدالت اجتماعی شهر مترادف با توزیع فضای عادلانه امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنهاست و عدم توزیع عادلانه آنها به بحرانهای اجتماعی و مشکلات پیچیده و متنوع
فضایی منجر خواهد شد.
از آنجاییکه هدف اصلی توسعه، حذف نابرابریهاست بهترین مفهوم توسعه، رشـد همراه با عدالت اجتماعی است. بهعلاوه تحقق عدالت اجتماعی در شهرها درنهایت بـه رضایت شهروندان از شیوه زندگی خود منجر شده و به ثبات سیاسی و اقتدار ملی کمک شایانی خواهد کرد. بنابراین بهمنظور دستیابی به عدالت اجتماعی، رعایت اصول مربوط بـه تعادل فضایی و پراکنش معقول خدمات شهری، امری الزامی است که باید بیش از پیش مورد توجه برنامهریزان شهری و منطقهای قرار بگیرد. از سوی دیگر توزیع فضای متعادل خدمات شهری از مهمترین نشانههای عدالت اجتماعی در شهر به شمار میرود و باعث کاهش سفرهای درونشـهری و تأمین نیازهای شهروندان در همان مناطق خواهد شد که این امر با بهبود سیستم حمل و نقل شهری در زمینه توسعه گرههای اتصالی بین
خدمات شهری باعث نشاط اقتصادی، پویایی زندگی شهری، افزایش سطح آسایش و رفـاه ساکنان خواهد گشت. که در سایه توجه به نخبگان فرهنگی_هنری محقق خواهد شد؛
چالوس؛ پایتخت فرهنگی_هنری شمال ایران
علیرغم گذشت چندین دوره از عمر شوراهای اسلامی، هنوز بسیاری افراد و حتی گاهاً برخی اعضای شورا با حوزه وظایف کمیسیون فرهنگی، ورزشی و اجتماعی آن بیگانهاند!! حتی گاه شنیده میشود برخی اعضای شوراها معتقدند، وظائف و اختیارات فرهنگی_اجتماعی شوراها، قوانینی است که نوشته میشوند، اما خوانده (عمل) نمیشوند!!
حوزه معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری و سازمانها و مدیریتهای زیرمجموعه، روابط عمومی و اداره کل ارتباطات و امور بینالملل و روابط عمومیهای کلیه مناطق، سازمانها،
فرهنگسراها، میادین ورزشی، باغهای خانواده، موزهها، کتابخانهها، آموزش عمومی و نظارت بر گاهنامههای شهری و عملکرد بخش فرهنگی، اجتماعی کلیه سازمانها و مناطق شهرداری از مهمترین وظایف این کمیسیون است.
متاسفانه از آنجا که تعامل مناسب با برخی مدیران حوزه ورزش و جوانان و… وجود ندارد و گاها برخی شوراها، پرداختن به امور فرهنگی_اجتماعی را مداخله در حوزه وظائف و اختیارات دیگر نهادها و دوائر و سازمانهای متولی آن میبینند، جایگاه این کمیسیون را در حد برگزاری برخی همایشهای فصلی و گاهی، تنزل میبخشند!!
همچنین در برخی دیگر از موارد، بخاطر آنکه شهری چون چالوس، فاقد اماکن خاص و مجهز فرهنگی، ورزشی و اجتماعی همچون فرهنگسراهای چند منظوره یا پارکهای بزرگ و چندمنظوره و ورزشگاههای چند منظوره است، صورت مساله کمیسیون فرهنگی در عمل حذف میگردد!! در صورتی که پتانسیل فرهنگی، هنری شهرهای این حوزه انتخابیه، (شهرستانهای نوشهر، چالوس و کلاردشت)، بسیار بالاست و بسیاری از هنرمندان و ورزشکاران این جغرافیا، به کرات حتی در عرصههای فرا منطقهای و ملی و بینالمللی نیز افتخارآفرین بودهاند. چالوس از گذشتههای دور دارای انجمنهای مختلف فرهنگی_هنری بوده است. از جمله انجمنهای شعر و ادب، انجمن هنرهای تجسمی و نمایشی و… اما در عمل هرگز مشاهده نگشت که حتی برای یکبار شورای شهر و شهرداری ادوار مختلف این شهر، برنامهای یا همایشی در یکی از قالبهای هنری برگزار کرده باشد.
جز موارد معدود که آنهم برنامهای در ساختار جنگ شادی و امثالهم بوده که در تعریف موضوع ما نمیگنجد!
جای خالی اقدام جهت ساخت فرهنگسرایی بزرگ و چندمنظوره که پذیرای خیل عظیم نخبگان فرهنگی و هنری منطقه باشد، بسیار احساس میشود.
تشکیل گارگروهی فرهنگی_هنری متشکل از صاحبنظران این حوزه و پیشبینی نشستهای هماندیشی با این طیف بزرگ و افتخارآفرین، از جمله اقداماتی است که میتواند شهر چالوس را نه تنها در زمینه جاذبههای گردشگری، بلکه به عنوان پایتخت فرهنگی_هنری شمال ایران، مطرح سازد.
سخن آخر؛
تحقق توسعه پایدار، تنها در یک موضوع و مقوله نه جذابیتی دارد و نه ماندگاری واقعی!! شهر چالوس از بُعد گردشگری، قابلیتهای طبیعی و تاریخی، موقعیت استراتژیک جغرافیایی، از بسیاری شهرهای شمال ایران، برتری دارد. اما متاسفانه آنچه همواره مغفول مانده است، وجود نخبگان و صاحبنظران حوزه فرهنگ و هنر آن بوده است.
چالوس برای قرار گرفتن در مسیر دستیابی به توسعه پایدار، راه دور و درازی را باید طی کند. هرچند رسیدن به مدینه فاضله، دور از دسترس نیست و قابلیتهای طبیعی و اجتماعی این شهر در تحقق این آرزو، بسیار موثر میباشد؛ اما امیدواریم در دوره ششم شورای اسلامی این شهر، پرداختن به امور فرهنگی_هنری رنگ و بوی جدیتری به خود بگیرد. ایجاد فرهنگسرایی با بهرهمندی از امکاناتی همچون فضای آمفیتئاتر مدرن و روباز، سینمایی مدرن، ساختمان هنری ویژه هنرمندان این شهر و حتی شهرهای مجاور، بهرهمندی از فضای ورزشی چندمنظوره و در خور شان این شهر و شهروندان آن، سالن همایشها و… و حتی نیمنگاهی به راهاندازی فضای ساختمان متروکه رادیو که با کمی توجه و تجهیز امکانات آن، میتواند حتی این شهر را بهرهمند از شبکه مدرن رادیو و تلویزیون نماید، از جمله برنامههایی است که باید در مسیر اجرایی و عملیاتی قرار گیرد. باوجود نخبگان و افتخارآفرینان این شهر که تا همین یک دهه پیش به کرات نام منطقه را در جای جای کشور معرفی نمودهاند، تحقق این آرزو و برنامه فرهنگی بسیار دستیافتنی بهنظر میرسد.
نام چالوس در کنار نامهایی همچون منطقه گردشگری_تاریخی، به عنوان پایتخت فرهنگی_هنری نیز میتواند حرفهای بسیاری برای گفتن داشته باشد.