محمدرضا میردار سلطانی کلارستاقی
_کارشناسی مهندسی حفاظت و حمایت از منابع طبیعی و محیط زیست
_کارشناس ارشد مهندسی کشاورزی
_در حال دفاع از دکتری تخصصی دامپزشکی شاخه ژنتیک پی اچ دی
_سخنران برگزیده بیش از ده سمینار علمی کشوری و سمینار بينالمللي
_سوابق اجرایی_مدیریتی؛ دهیار سابق روستای پل اوشن، نائبرئیس هیأت مدیره تعاونی دهیاران بخش مرزنآباد، مسئول هلالاحمر محور کندوان، سخنگوی بخشداری مرزنآباد در ستاد بحران استان مازندران، نائبرئیس هیأت فوتبال مرزنآباد، دو دوره دبیر هیأت کشتی مرزنآباد، مربی برتر اخلاق چهار دوره از مسابقات فوتسال بخش مرزنآباد
و…_متولد ۶ تیرماه ۱۳۵۹
اشاره؛
مرزنآباد در طول تاریخ چندهزار ساله خود، به واسطه قرار داشتن در مسیر جاده باستانی شمال ایران همواره محل توفق و سکونت بوده است.
در دوران معاصر از حدود سال ۱۳۰۰ هجری شمسی تا سال ۱۳۱۰ هجری شمسی با احداث جاده زیبای چالوس و عبور آن از مرکز مرزنآباد و همچنین تأسیس پادگان بر اهمیت استراتژیک شهر افزوده شد. در سال ۱۳۳۰ با پیشگامی عدهای از بزرگان با تلفیق محلههای قدیمی مرزبان آباد- سعدآباد (سیدوامحله)، بابوده، کشک و کوهستان محله شهر «مرزان آباد» تأسیس گردید. جمعیت شهر در زمان تأسیس حدود ۳۰۰۰ نفر بوده و مرحوم علیخان کیانی اولین شهردار شهر مرزنآباد بوده است. «مرزانآباد» با تغییر زمان به «مرزنآباد» تبدیل شد. در سالهای قبل از انقلاب، ساختمان پست خانه قدیم، پل رضا شاهی و ستون یاد بود، از جمله نمادهای شهر بوده است. خانم نسرین شکوهی اولین و تنها زن شهردار شهر در مسیر امامزاده خلیل درختان زیبای اقاقی را کاشته و مرحوم مهدی رییس فیروز نسبت به بازگشایی اولیه ترانشه اقدام نموده بود. ساختمان قدیمی شهرداری اهدایی خانواده صیادی در آن دوران ساخته شده است. از جمله بزرگانی که در انجمن شهر یا در شهرداری منشا خدمات بودهاند میتوان به مرحوم نصیر کیانی، مرحوم سبحانقلی میار، مرحوم رستم صیادی و احسانالله رزمجو و مرحوم عبدالله سلطانی کلارستاقی اشاره کرد. در دوران بعد از انقلاب از سال ۱۳۷۶ با شکلگیری شوراهای اسلامی شهر، توسعه شهر «مرزنآباد» سرعت بیشتری یافت. در حال حاضر جمعیت شهر قریب ۷۵۰۰ نفر میباشد. در سال ۱۳۸۹ با تشکیل کمیتهای تحت عنوان کمیته توسعه و آبادانی، تحت حمایت شورای اسلامی دوره سوم و شهرداری «مرزنآباد» طرح بخش شدن «مرزنآباد» به تصویب هیئت دولت رسید.
این شهر به علت وجود جنگل، گردش هوا و دلایل اقلیمی خاص و قابلیت اکسیژنسازی طبیعی، به نام «شهر اکسیژن» معروف گردید و بسیاری از بیماران قلبی و عروقی و تنفسی، «مرزنآباد» را شهری با قابلیت تنفس بهتر و احیای حیاتی دوباره برای بیماران میشناسند.
برابر اسناد معتبر تاريخي، منطقه «مرزنآباد» يا «سعیدآباد» نخستين مكاني است كه مردم تبرستان درتاريخ ۲۵ رمضان سال ۲۵۰ هجري با “حسنابن زيد” بيعت كردند و حكومت علويان در آن پايهگذاري گرديد و امروز از آن به عنوان “قدمگاه علویان” یاد میگردد.
نقش مدیریت شهری در رونق گردشگری پایتخت اکوتوریسم غرب مازندران
نقل است که؛ [ابتدا هدف را بسازید؛ سپس راه را بیابید!] هدف و انگیزه این سطرها، بررسی برخی از عمدهترین فرصتها و چالشها در دستیابی شهر مرزنآباد به سطحی از توسعهپایدار و همهجانبه میباشد که در انتها بتوان با افتخار و جرات، این شهر چند هزار ساله را به عنوان پایتخت اکوتوریسم غرب مازندران (…و حتی شمال ایران) به کشور و چه بسا به سایر کشورها معرفی کرد.
جدا از غنای فرهنگ دینی شهر مرزنآباد، این شهر از جهت سوابق درخشان و مدنی تاریخی، موقعیت خاص جغرافیایی که دروازه طلایی پایتخت به مازندران به شمار میآید و شرایط بسیار مطلوب آب و هوایی، بستر بسیار استراتژیک برای رونق اکوتوریسم در آن میباشد.
با توجه به جاذبههای تاریخی، فرهنگی، اقلیمی و جغرافیایی منحصر بهفرد؛ مرزنآباد را میتوان پایتخت اکوتوریسم در غرب مازندران نامید.
زندگی شهری با همه آلودگیها، دغدغهها و مشکلات کوچک و بزرگی که دارد، لحظاتی را پیش میآورد که با تمام وجود احساس خستگی میکنیم. از این رو، در اولین فرصت بار و بندیلمان را جمع میکنیم و به نزدیکترین تفرجگاه پناه میبریم. همانجایی که هنوز در دام ساختوسازهای بیرویه شهری اسیر نشده و میتوان چند ساعتی را در دل طبیعت به دور از سروصدا و دود و استرس سپری کرد.
صنعت گردشگري به ويژه بومگردي، به عنوان رويکردي جديد براي توسعه همزيستي انسان و طبيعت، به منظور بهرهوري اقتصادي، امروزه در توسعه مناطق جايگاه چشمگيري يافته است. مرزنآباد به سبب طبيعت بکر و زيبا، در اين راستا از مزيت قابل توجهي برخوردار است. اما بومگردی، تنها یکی از فرصتهای گردشگری در مرزنآباد به شمار میآید. اما چرا چنین شهر کم
نظیری، علیرغم همه قابلیتهای طبیعی و موقعیت جغرافیایی، نتوانست بهره راضیکنندهای از حوزه گردشگری ببرد؟!
مانع اساسي و ضعف بزرگ در راه رسيدن به اين هدف، به تعدد تصميم گيران، مسائل مديريتي و ضعف در زيرساختها بر ميگردد.
“توسعه پایدار” به معنای تلفیق اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی برای حداکثرسازی رفاه انسان فعلی _بدون آسیب به توانایی نسلهای آتی_ برای برآوردن نیازهایشان است که در این میان آینده و عدم قطعیتهای مترتب بر آن نقش کلیدی در برنامهریزی توسعهپایدار خواهد داشت.
مدیریت مطلوب و پایدار شهری از طریق همکاری متقابل شوراهای اسلامی شهر، شهرداری، دولت و مردم قابل تحقق است. پس پیش از تامل در هر مسالهای بایستی بر این نکته تمرکز داشت که بنا نیست کلیه امور مرتبط با دستیابی شهر مرزنآباد به توسعه، قرار است متکی به توانایی شهرداری و شورا باشد!! باید راهکارهایی را جست که نقش دولت و مردم در تحقق برنامههای توسعه محور شهری، به سادگی فراهم گردد.
در مسیر رشد همهجانبه و مثبت شهر، نخستین مساله آنست که دستاندرکاران امور درک درستی از مفهوم توسعه پایدار ندارند و این مفهوم نیز همچون برخی مفاهیم دیگر، بدون درک درست از آن و الزاماتش، صرفا به عنوان “صفتی لوکس” بیشتر در سخنرانیها استفاده میشود تا این که الگوی عمل باشد!!
دومین چالش آنکه؛ گزارشهای ما در بیان توسعه یابی شهری، اغلب کمّی است! اخباری حاکی از میزان آسفالت، میزان سنگفرش معابر، میزان بتن استفاده شده و مواردی از این دست!! حتی وقتی میخواهیم از اقدامات انجام شده در زمینه توانمند سازی ساکنین مناطق کمتر برخوردار و حاشیهای صحبت کنیم، باز هم درگیر همین کمیّتها هستیم.
یکی دیگر از پیش نیازهای توسعه پایدار شهری توجه به نیازها و خواستههای همه گروهای جنسی و سنی ساکن در شهر است. اما یکی از ایرادات وارد بر برنامههای توسعه شهری کوری جنسیتی است! پارک میسازیم وتصور ما این است همه از آن بهرهمند میشوند اما الزاما همه بهرهمند نمیشوند. کوری جنسیتی باعث شده در برنامهها و سیاستگذاریها به نیازهای زنان به عنوان نیمی از جمعیت ساکن در شهر توجه نشود.
جمعیت ما به سمت کهنسالی میرود اما این مهم چه قدر در برنامهریزی شهری ما مدنظر است؟ امروز، خودروها بیش از آدمها در برنامهریزیها اهمیت دارند به طوری که از عرض پیادهرو میکاهیم که خیابان را تعریض کنیم حال آن که یکی از مشکلات جامعه ما کم تحرکی و چاقی است!
با توجه به قرارگرفتن در دروازه هزاره سوم و اهمیت توجه به دورههای جدید در مدیریت شهری و نقش مستقیم آن با توسعه پایدار، لازم است تا نسبت به ارتقاء زیرساختهای گردشگری در شهر مرزنآباد، چارهجویی ای اساسی صورت بپذیرد. اقدامی که یقینا نیازمند تاکتیکهای کاربردی در مدیریت شهری دوره آتی این شهر است.
رشد سرمایهآوری، نخستین و مهمترین گام در تحقق رونق اکوتوریسم در شهر مرزنآباد میباشد. چراکه هر اقدامی در جهت ایجاد زیرساختهای اساسی، نیازمند منابع مالی قابل اتکا میباشد. سرمایهای که مسلما تامین آن از توان و بنیه درآمدهای شهرداری به تنهایی خارج است.
در سطرهای آغازین این تحلیل، به قابلیت طبیعی اکسیژنسازی این اقلیم اشاره گشت و اگر به سادگی از کنار احداث بزرگراه جدید تهران_چالوس نگذریم، ساماندهی و بهسازی شبکه راههای داخلی و برونشهری مرزنآباد و احداث راههای جدیدی به نقاط دیدنی و طبیعت بکر با حفظ و رعایت ملزومات زیستمحیطی و صیانت از آن، میتوان ادعا کرد که پلهی آغازین توسعه پایدار مرزنآباد مهیا خواهد گردید.
به عنوان مثال؛ احداث هتل بیمارستان بههمراه دانشکده یا پژوهشکده پزشکی با رویکرد ایجاد فرصت گردشگری درمانی در شهر مرزنآباد، یکی از هزاران فرصتی است که از قابلیتهای خدادادی و طبیعی این شهر دریغ گردید!
همراهی منابع طبیعی، محیط زیست، میراث فرهنگی و برخی دیگر از دستگاههای مرتبط، در سایه رایزنیها و فرصتسازیهای نماینده منطقه و فرماندار شهرستان چالوس و اعمال سیاستی جهت رفع موانع قرارداشتن در جغرافیای البرز مرکزی، میتواند مجموعه مدیریت شهری مرزنآباد را در فراهم آوردن مقدمات ایجاد چنین پروژه قابل توجهی، یاری دهد و شکی نیست که در صورت فراهم آمدن تعاملات پیشنیاز برشمرده شدهی فوق، سرمایه لازم با جلب نظر و جلب اعتماد سرمایهگذاران، به سادگی مهیا خواهد بود.
توجه ویژه به بهسازی و ساماندهی مبلمان شهری _که مرزنآباد از این حیث متاسفانه علیرغم همه فرصتها، بسیار ضعیف میباشد_ میتواند دومین پله جهت سرعت بخشیدن به توسعهیابی این شهر ارزیابی گردد.
خوشبختانه با توجه به بازگشت سریع سرمایه در این بخش، میتوان امیدوار بود؛ ضمن رفع برخی موانع قانونی در مسیر جلب سرمایهگذاران، اعتبار لازم جهت تحقق این هدف به سادگی تامین گردد.
تلاش در جهت ترغیب مشارکت بخش خصوصی در اجرای مطلوب و مدرن مبلمان شهری و احداث ب. رخی زیرساختهای تفریحی و تفرجگاهی، اقدامی است که تصمیم عاجل مدیریت شهری را میطلبد.
نباید گمان کرد که در اجرای برنامههای عمرانی بزرگ، همواره باید چشم به دخل مدیریت شهری داشت! نه!! مدیریت راهبردی آنست که ایدهها و طرحهای مطالعاتی و کارشناسی شده، با سیاستگذاریای که توان رفع موانع قانونی را داشته باشد، بتواند انگیزه لازم را برای جلب نظر سرمایهگذار جهت تامین اعتبار مورد نیاز و مشارکت برد_برد با مدیریت شهری، فراهم آورد.
پس از این مرحله، تبدیل برنامهریزی راهبردی به سیاستگذاری کاربردی، کار سختی نمیتواند باشد!”
اولویت گردشگری مجازی بر اکوتوریسم حضوری
در دهه اخیر، یکی از فرصتهایی که به سادگی از کنار آن گذشتهایم، عدم بهرهبرداری کافی از فرصت رسانه مجازی به منظور معرفی شهر مرزنآباد به همگان میباشد. اگر به مرزنآباد به عنوان شهری در مسیر توسعه (و نه در سایه بخش یا شهرستان) بنگریم، آنوقت نیاز داریم تا همهی فرصتها و چالشهای پیشرویش را بشناسیم و برای بهرهوری مطلوب از آن و فراهم آوردن سرمایهگذاریهای بزرگ، برنامهریزی کنیم.
حال که از وجود و بهرهمندی از زیرساختهای لازم جهت رونق گردشگری در مرزنآباد، کم بهرهایم، چرا از قابلیتهای پیامرسانهای مجازی استفاده نکنیم؟
گردشگری مجازی امکانی همگانی برای تدارک سفری آسان و کم هزینه برای همگان میباشد. برای تبیین فضا و محیطهای گردشگری در شهر مرزنآباد، شناسایی، مستندسازی و تولید محتوا برای هر یک از جاذبههای شهری و ارائه آنها با استفاده از ابزارهای اطلاعرسانی و رسانهای مناسب در فضای حقیقی و مجازی ضرورت دارد و پیش نیاز ورود به عرصه گردشگری مجازی محسوب میشود.
امکان دادن به گردشگران بدون ترک مبدا و بازدید متفاوت جاذبههای مقصد گردشگری، به عنوان گردشگری مجازی تلقی میشود و این حرکت، گشوده شدن دریچهای تازه با نگاهی قابل توجه با استفاده از ظرفیتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در صنعت گردشگری است. نصب دوربینهای با کیفیت مداربسته در مناطق دیدنی و اماکن مهم شهر مرزنآباد و فراهم آوردن بهرهگیری لازم تصویری به واسه نرمافزارهای پشتیبان و در ادامه هدایت تصاویر به سامانهای که علاقمندان به حضور مجازی در این شهر مشتاق استفاده و خدمات گیری از آن باشند، از جمله اقدامات مهمی است که میتوان با کمی همفکری با صاحبنظران این حوزه و برنامهریزی شایسته، فرصت مطلوب رسانه مجازی را به فرصتی برای ایجاد اشتغال جدید و فراهم آوردن فرصت اقتصادی از جامعه هدف گردشگری مجازی مبدل ساخت.
وجود زیرساختهای فرهنگی و بسترسازی فناوری اطلاعات، وجود تأسیسات، هدایت و جذب فعالان علاقهمند و بهرهبرداران اقتصادی گردشگری، تعدد و تنوع جاذبهها و چگونگی تولید و عرضه محصولات برای گردشگر در هر منطقه، اراده جمعی در شبکههای اجتماعی با استفاده از ابزارهای فناورانه با هزینه کم و دامنه اطلاعاتی گسترده، تأثیر مسائل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بین کشورهای جهان و موضوعاتی از قبیل جنگ، شیوع بیماریهایی همچون کرونا و یکپارچه دیده شدن عناصر گردشگری با نگاه جامع به ظرفیتهای هر منطقه شهری ابعادی از ظرفیتهای گردشگری مجازی بشمار میرود.
گردشگری مجازی دارای ویژگیهای متنوع و گسترده است که میتوان به انتخاب مقصد و تصمیم گیری پیش آگاهانه برای سفر به مکان مورد نظر، عدم محدودیت زمانی و مکانی و مواجه نشدن با موارد غیر قابل پیش بینی جوی اشاره کرد.
با آنکه گردشگری مجازی به تنهایی میتواند به معرفی مناطق بپردازد، اما باعث تقویت گردشگری حضوری شده است و با بازاریابی در بخشهای مختلف اقامتی، حمل و نقل و انتخاب مسیر و جاذبهها این فرصت را میدهد که در کمترین زمان ممکن بین علاقهمندان به گردشگری تبادل اطلاعات اتفاق بیفتد و قابلیت انتشار اطلاعات چند رسانهای به صورت صوتی، تصویری و ویدئویی از مناطق مختلف و امکان برنامهریزی دقیق و شبیهسازی سفر برای مسیر و نقاط مورد علاقه جهت بازدید، امکاناتی است که در کمترین زمان با رایج شدن این نوع از گردشگری اتفاق میافتد.
وقتی گردشگری مجازی آنچنان که شایسته و بایسته است، اتفاق افتد و گردشگران به مدد پیامرسانهای مجازی بتوانند با تقبل کمترین هزینه، از جاذبههای شهر مرزنآباد دیدن نمایند، انگیزه لازم برای حضور فیزیکی وی نیز فراهم خواهد شد و دورنمای رونق اکوتوریسم حضوری، چشمانداز امیدوار کننده تری خواهد یافت.