به قلم؛ مهندس شهریار خزایی
کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری
اشاره:
يكي از وظايف مديريت شهري، آمادهسازي خدمات لازم براي بهبود استاندارهاي زندگي شهري است.
مديريت شهري عبارت است از يك نظام مديريتي ويژه كه درقلمرو جغرافيايي معين به نام شهر، مسئوليت بهبود توسعه عملكردهاي شهري را بر عهده دارد. توسعه پايدار شهري نيازمند شناسايي محدويتهاي محيطي بر فعاليتهاي انساني در ارتباط با شهرها و تطبيق روشهاي طراحي در اين محوريت هاست.
با یک نگاه سطحی و حتی غیرتخصصی به روند توسعه شهری نوشهر، در مییابیم؛ آهنگ ساخت و سازها در این شهر بندری، گوشخراش و مبتنی بر رویهای مغایر با اصول شهرسازی مدرن و ضابطهمند میباشد!!
“شهر بندری نوشهر” آنچنان که از نام پر طمطراق و باشکوهاش انتظار میرود؛ نتوانست آنچنان که بایسته شهری نوبنیان است، از فرصتهای خاص مهندسی معاصر، اقلیمی و جغرافیایی خود بهره ببرد. متاسفانه روند توسعه شهری آن به سمت و سویی رفت که بهنظر میرسد؛ “نوشهر” بهجای نوشدن، به سوی ناتوانی و فرتوتی گام بر میدارد! شهری که اگرچه عنوان شهری مملو از پروژههای عمرانی را بر آن نام نهادهاند؛ اما در حقیقت در پی هر اقدام عمرانی جدید (چه در بخش خصوصی و چه ذیل اقدامات عمرانی شهرداری) بیش از پیش به فرسودگی، زوال و درهم تنیدگی سوق یافته است.
فرصتهای طبیعی همچون نزدیکی به کوه و جنگل، نوار ساحلی چشمنواز و کمنظیر، آب و هوای معتدل و چهارفصل و از سوی دیگر مهندسی قابل قبول مبتنی بر متدهای مهندسی روز در زمان شکلگیری ساختار جدید نوشهر در دهههای پیش از انقلاب، بهرهمندی از بندر، فرودگاه و شبکه راههای داخلی شهری به گونهای که نقاط مختلف این شهر به هم دسترسی داشته باشند، همه و همه به خاطر الگوسازی بیبرنامه مهندسی و کارشناسی شده، نه تنها نتوانست این شهر را در مسیر دستیابی به توسعه پایدار یاری دهد، بلکه بخش اعظم فرصتهای برشمرده شده، یا ناتوان از بهرهوری مطلوب گشتهاند و یا با ایجاد موانع سازهای در مسیر بهرهوری آن، همه این نعمات طبیعی یا اکتسابی و پدیدآمده، در گره کور بیبرنامهگیها و ناکارآمدیها بلااستفاده یا رو به زوال و افول قرار گرفت.
مفهوم توسعه پايدار به تغييرات شهري و به فرم كالبدي شهر توجه دارد و نكاتي مانند برنامهريزي آموزشي، بهداشتي و رفاه اجتماعي را در بر گرفته است.
شهر پايدار را ميتوان شهري دانست كه در آن تنوع برقرار باشد و تفكيك و جدايي كالبدي وجود نداشته باشد و تمام طبقههاي اجتماعي، امكان بهرهگيري از خدمات و تسهيلات رفاهي را داشته باشند.
در روند توسعه پايدار شهري ميبايستي ملاحضاتي را در ساختار شهري براي گسترش رضايت اجتماعي و افزايش رفاه شهروندي فراهم كرد كه بي شك تحقق رفاه عمومي، بهبود سطح توسعه انساني پايدار را نيز به همراه خواهد داشت. حال با توجه به این شرح کوتاه، “شهر بندری نوشهر” از بُعد توسعه یابی، در چه جایگاهی از رتبههای؛ {ضعیف، متوسط و عالی} قرار دارد؟!
توسعه پايدار طبق تعريفي كه در گزارش (برانت لند) شده و مورد پذيرش اكثريت صاحبنظران است؛ توسعهاي است كه به نيازهاي حال حاضر بدون در خطرانداختن و تضعيف توانايي نسل آينده در برآوردن نيازهايشان فراهم آید. در اين تعريف به مفاهيمي چون عدالت درون نسلي و بين نسلي اشاره ميكند كه از اصول توسعه پايدار است.
در تعريفي ديگر از سازمان ملل آمده است؛ توسعه پايدار توسعهاي است كه از نظر اقتصادي پويا و پر بازده و از نظر فناوري متناسب و مطلوب باشد. (ماهنامه شهرداريها/۱۳۸۵.
به عقیده شما، چه شهري را ميتوان در مسیر توسعه پايدار ارزیابی کرد؟!
شهر توسعه یافته (توسعه پایدار) شهري است كه به نحوهي ساماندهي گردد كه تمام شهروندانش را در تامين نيازهايشان توانمند سازد و سطح رفاه آنها بدون اينكه به طبيعت آسيب وارد شود و يا شرايط زندگي ديگر افراد به خطر افتد، در زمان حال و آينده ارتقا دهد.
توسعه پايدار شهر كه امروزه يكي از موضوعات اصلي مورد بحث محافل توسعه و برنامهريزي
است، برآيند انگارههاي مختلف توسعه است. اين مفهوم درسال ۱۹۷۲ در كنفرانس توسعه پايدار سوئد به كار برده شد. توسعه پايدار شهري به عنوان شاخه مهم در توسعه پايدار، پديدهاي با ابعاد گسترده و پيچيده است كه در رشد شهرها، عوامل اقتصادي، اجتماعي، جمعيتي، زيست محيطي و اكولوژيكي را مورد توجه قرار ميدهد. آنچه كه امروزه مسئله مهم به شمار ميرود، آگاهي از نقاط ضعف و قوت ابعاد اجتماعي، اقتصادي، زيست محيطي و اكولوژيكي توسعه است كه ميتواند عاملي مهم در جهت رفع مشكلات و نارسايي مبتلا به خود براي نيل به رفاه اقتصادي و سلامتي اجتماعي جهت رسيدن به توسعه پايدار باشد.
به عنوان مثال؛ ایجاد نیروگاه زبالهسوز در شهر گردشگرپذیر نوشهر، در شرایطی که شیرابههای زبالههای انباشته و زبالههای هرروزه از دهه ها پیش، همچون نهری روان، راهی رودخانهای میشود که منتهی به مجموعه گردشگری ساحلی این شهر است، از فاکتورهای توسعه یافتگی نوشهر بهشمار میآید. آیا آنگونه که ادعا میگردد؛ این نیروگاه به ظرفیت مورد انتظار در امحای زباله و تولید انرژی رسید؟ در منطقهای که به خاطر وجود دریا و کوه، بادخیز است، سوزاندن زباله و نشر دودهای سمی در آسمان شهر، جایز است؟ یا اگر با مشارکت شهرداری و متولیان امر، اقدامی در جهت توسعه فضا و باند پروازی فرودگاه نوشهر صورت میپذیرفت، میشد آنرا فاکتوری برای توسعه یابی این شهر ارزیابی کرد؟!
شهرها از قرون باستان، نشانه قدرت و توان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی، علمی_تکنولوژی و قدرت خلاقیت جوامع مختلف، بودهاند. هر جامعه انسانی، برای دستیابی به تمدن، به عنوان والاترین سطح فرهنگ بشری و ساختن و نگهداری شهرها، میباید ابتدا مسائل و معضلات متعدد پیشِروی خود را حل کرده و پشتِسر گذاشته باشد؛ سپس اقدامات عمرانی با انگیزه توسعه شهری خود را، با توجه به پیشینه خود، بنا نهد. نه آنکه ساخت و سازهای عمرانی، خود معضلی در مسیر توسعهیابی آن شهر گردد!
شهر ساحلی نوشهر بهعنوان شهری بندری و بهرهمند از فرودگاه و مواهب طبیعی کمنظیر آن، که فاکتور گردشگرپذیر بودن آن بر سایر فاکتورها برتری دارد، در بیش از ۴ دهه گذشته، چقدر توانست از امکانات موجود خود بهره ببرد و تا چه حد توانست این مواهب و امکانات را ارتقاء ببخشد؟
آیا سرانه بهداشتی و پزشکی، زیرساختهای جادهای ترافیکی عمومی و حمل و نقل اقتصادی و کالا، هتلها و اقامتگاههای لازم جهت پذیرایی از گردشگران و فرصتهای صنفی مرتبط با خدماتدهی به گردشگران، راضیکننده است؟
آیا وجود بندر، جدا از تعاملات اقتصادی محدود به واردات، توانست در بخش گردشگری نیز کاربردی ملموس و قابل اتکا جهت رونق یافتن اقتصاد این شهر داشته باشد؟
آیا فرودگاه نوشهر، در ۴ دهه اخیر، توانست توسعه لازم با در نظر داشتن بهرهوریهای اکوتوریسم را به خود ببیند؟
چرا بهجای همراهی شهرداری و مسئولین بخش فرودگاهها با انگیزه ایجاد امکان بهرهوری گردشگری؛ تملک اراضی مجاور فرودگاه با هدف توسعه فضای فرودگاه و باند پروازی، اجازه ساخت و سازهای نامتعارف و سرشار از بدسلیقهگی، داده شد؟
در بخش نوار ساحلی آزادشده، به جز ارائه شعارهایی واهی و وعدههایی تخیلی و فاقد مطالعات کارشناسی، چه اقدام موثری را شاهد بودهایم؟! وجود این نوار ساحلی کمنظیر آیا توانست در بهبود اقتصاد شهروندان اثری داشته باشد؟
ایجاد مجتمعهای تجاری مختلف بدون درنظر گرفتن زیرساخت خدماتدهی به گردشگرانی که قصد صرف هزینه در آنها داشته باشند و اخذ پول در ازای حذف پارکینگ مجتمعهای مذکور، آیا گرهای بر گرههای کور ترافیکی این شهر نخواهد بود؟
آیا شرایط مساعد برای جلب سرمایهگذاران جهت صرف هزینه به منظور بهرهوری از فرصت رودخانهها و حاشیههای آن و تبدیل آن به فرصت اقتصادی و گردشگری، بهجز اقداماتی متکی بر تحمیل هزینه از منبع بیتالمال، هرگز فراهم نشد؟
آیا بهتر نیست بهجای تحمیل افزایش گاه و بیگاه عوارض و مالیات بر شهروندان با هدف تامین منابع لازم مالی جهت اجرای پروژههای اقتصادی یا گردشگری، ضمن رفع موانع قانونی دست و پاگیر، شرایط مساعد برای جلب و جذب سرمایهگذاران فراهم آید؟
عدم وجود زیرساختهای پذیرایی از گردشگران در نوشهر و در کنار آن ایجاد گرههای متعدد ترافیکی جادهای درونشهری، از این شهر، جغرافیایی عبوری و گذری برای گردشگران ساخته است. در خوشبینانهترین حالت، گردشگر با توقف ساعتی در اماکن تفریحی، از خدمات این شهر بهرهمند شدهاند!
شهری که بناست گردشگرپذیر بودن آن، محور همه اقدامات عمرانیاش قرار گیرد، امروز در قحطی مدیریت مهندسی شهرسازی، به حراج ضوابط و مقررات شهرسازی و مقررات ملی ساختمان مبتلا گردید! بهجای آنکه شهرسازی ما بر مبنای آسایش انسانها، ممانعت از توسعه حاشیهنشینی، عدم فراهمآوردن آلودگی محیطزیست و تسهیل عبور و مرور درونشهری و توسعه معابر و… قرار گیرد، بهخاطر عدم بهرهگیری از نقطهنظرات کانونهای مهندسی و نخبگان مدیریت و مهندسی شهرسازی، نوشهر به شهری با گرههای ترافیکی و زشت از منظر مهندسی معماری، مبدل گردید.
در چندسال اخیر، چه تعداد ساخت و ساز تجاری و مسکونی با تجاوز به حرایم فضای سبز صورت پذیرفت؟ چند صد پارکینگ به جای ایجاد، مبدل به جرائم نقدی گردید و شهرداری نیز خشنود از این مساله، به افزایش درآمدهای خود از منابعی اینچنین بر خود بالید؟!
چقدر به حفظ سرانه فضای سبز در کنار ساخت و سازهای بخش خصوصی و عموما ویلاسازیهای خوشنشینان توجه گردید؟!
آیا همینکه با اخذ کمترین هزینه، زمینی در اختیار یک خوشنشین (…و چه فرق میکند؛ در اختیار یک شهروند نوشهری) قرار گیرد و در نهایت بدسلیقهگی، کل مساحت زمین مورد نظر به ساخت بنا اختصاص یابد، کافی است؟ پس مسئولیت حفظ طبیعت و قائل شدن حریمی برای فضای سبز با کیست؟
اگر به هر زمینی باقیمانده در شهر نوشهر، به چشم فرصتی برای اجرای ساخت و سازهای مسکونی یا تجاری بنگریم، آیا تا چند صباح دیگر، چیزی از طبیعت این شهر برای آیندگان باقی خواهد ماند؟!
آنچه یک شهر و یک جامعه را در مدار توسعه همهجانبه و پایدار نگاه میدارد؛ مدیریت مبتنی بر روشهای علمی است. جایگزینی علم با قوانین سر انگشتی، انتخاب دقیق کارکنان بر اساس شایستگی و آموزش و توسعه آنها، تهیه دستورالعمل کامل انجام کار و نظارت هر نیرو یا واحد مسئولیتی بر عملکرد خاص هر کار، تقسیم مسؤلیتها بین مدیران و کارکنان به نحوی که مدیران اصول مدیریت عملی و علمی را در برنامهریزی کارها به کار برده و پرسنل آن کارها را انجام دهند؛ چهار اصل مدیریت علمی به شمار میآید که میتواند در صورت انجام آن، هر شهری را در مسیر توسعه پایدار هُل داد! نوشهر نباید شهری در حسرت توسعه پایدار باقی بماند!