فتحعلی بابایینژاد:
معرفی:
فتحعلی بابایینژاد؛ متولد ۱۳۵۱
فوق لیسانس علوم سیاسی ۱۳۹۴_۱۳۹۶
فعال حوزه گردشگری از سال ۱۳۶۲ تا کنون
فعالیت در زمینه ورزشی از سال ۶۶ تا کنون
سابقه خدمت نظامی از سال ۱۳۷۷ تا سال ۱۳۸۹
فعالیت در حوزه مالی و اعتباری از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶
فعال سطوح مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در منطقه…
مشارکت در بازسازی زمین فوتبال مجموعه ورزشی فرهنگی شهدای سینوا و حومه از سال ۱۳۹۷ تا کنون…
اشاره:
از دیدگاه نظری شورای اسلامی شهر یکی از عناصر سیستم مدیریت شهری بهشمار میآید. از این رو بحث و بررسی در مورد نقش و عملکرد آن، نخست نیازمند ارایه تصویریاز مفهوم و مشخصات عمده سیستم کلان مدیریت شهری و عملکرد مورد انتظار از آن است. در واقع ابتدا لازم است روشن شود که از کلیت سیستم مدیریت شهری چه عملکردهایی را انتظار داریم تا بتوان در این چارچوب و متناسب با اقتضائات ناشی از آن جایگاه، نقش وعملکردهای عناصر ذیربط و از جمله شورای شهر را تعیین کرد.
با وجود تنوع مفهومی مدیریت شهری ـ کهریشه در نوع نگرشهای موجود به این موضوع دارد؛ میتوان تأکید بر «جامعیت و فراگیری سیستم مدیریتشهری» را بهعنوان فصل مشترک و عام تعاریف ارایه شده در رویکردهای جدید معرفی کرد. در این مفهوم، “مدیریت شهری” باید تمام سیستم شهری اعم از فضایکالبدی و عملکردی آن را تحت پوشش قرار دهد. مفهوم مدیریت شهری چنان گسترده و پیچیده است که به هیچوجه نمیتوان شهرداری را با وظایف حالِ حاضر آن، معادل مدیریت شهری دانست. مدیریت شهری مترادف است باهمه بازیگران عرصه حیات شهر، به این ترتیب همهبخشها و نهادهای مسئول اداره امور مختلف شهر اعم از امور فرهنگی، اجتماعی، آموزش و پرورش، اوقات فراغت، بهداشت عمومی، توسعه کالبدی، امنیت و نظم محلی، زیرساختها و تجهیزات شهری و… تحت پوششسیستم مدیریت شهری قرار میگیرند.
میزان موفقیت شورای شهر در انجام وظایف و گسترش حیطه اختیاراتش از یک سو تحت تأثیر شکلگیری و درجه تکاملیافتگی ایده و مولفههای جامعهمدنی و انعکاس عملی آن در رفتار نهادهای شهری و شهروندان نمود مییابد و از سوی دیگر عملکرد خود شورای شهر میتواند عامل مؤثر در فرآیند مدنیت جامعه شهری باشد.
در حقیقت هرچه سطح توسعه یافتگی یک جامعه شهری بالاتر باشد، سیستم مدیریت شهری آن نیز از پتانسیل بیشتری برایارایه وسیعتر و کاملتر خدمات شهری برخوردار است و بر منابع پایدارتری متکی خواهد بود.
مدیریت شهری نقش مهمی در موفقیت برنامهها و طرحهای توسعه شهری دارد و موظف است برای شهروندان برنامهریزیهای مطلوب داشته و فعالیتهای شهری را سازماندهی کند. همچنین بر فعالیتهای انجام شده نظارت کرده و برای انجام بهینه امور ایجاد انگیزه کند.
یکی دیگر از اهداف مدیریت شهری، ارتقای شرایط کار و زندگی جمعیت شهر، تشویق به توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار و حفاظت از محیط کالبدی است و انجام چنین اموری به آگاهی از اصول مدیریت برنامهریزی و افزایش مشارکت شهروندان باز میگردد.
چالوس؛ نیازمند جراحی دقیق مهندسی شهری
مشکلات امروز مدیریت شهری چالوس را میتوان در سه زمینه مسائل محیطی و کلی نظام مدیریت، مسائل اداری و تشکیلاتی، مسائل اقتصادی و مالی طبقهبندی کرد. البته نهادها و سازمانهای متعددی در مدیریت شهری دخالت دارند که تصمیمات آنها به شکل رسمی و غیررسمی در ساخت و شکلگیری عناصر شهری چالوس مؤثر است.
نکته مهم آن است که توسعه پایدار شهری به آسانی و بدون سرمایهگذاری کلان در زمینه آموزشهای فرهنگی، شناخت درست مسئولان دیگر نهادهای مرتبط با شهر از مسائل برنامهریزی دقیق و مدیریتی مشخص، مشارکتهای مردمی و… به دست نخواهد آمد.
از این رو میتوان شهری را پایدار دانست که برآمده از توسعهای است که ذهنیت و امکان ارتقاء همیشگی سلامت اجتماعی، اقتصادی و بوم شناسانه شهر و منطقه آن را فراهم کرده است. در واقع خطری که توسعه پایدار شهری را تهدید میکند این است که تصور کنیم تنها با افزودن واژه پایدار به طرحها و پروژهها، “شهر” به پایداری خواهد رسید!!
برای آنکه بتوانیم شهر چالوس را در چارچوب شهری توسعهیافته تصور کنیم، ابتدا باید بپذیریم ساختار توسعه یافتگی شهری چالوس، ساختاری بیمار است! از یک سو این شهر در معرض رشد سریع جمعیتی است و از سوی دیگر به خاطر ساختار غلط شهرسازی در ادوار گذشته، نیازمند جراحی دقیق مهندسی شهری میباشد.
توسعه و اصلاح راههای داخلی و مرکزی شهر، ایجاد گذرگاهها و کمربندهای درون شهری، ممارست بیچون و چرا در عدم فروش پارکینگ به هنگام پایان کار برای سازههای جدید، افزایش نقدینگی و توان مالی شهرداری جهت جابجایی برخی بافتهای تجاری و مسکونی از مسیر جلب مشارکت بخش خصوصی در اجرای پروژههای زودبازده و پایدار گردشگری، سیاستگذاری استراتژیکی علمی_تخصصی جهت ایجاد تعامل لازم با برخی نهادها به منظور بهرهوری حداکثری از فرصتهای اراضی موجود، اصلاح مهندسی پارکمحله های موجود و موکداً ایجاد فضای پارکهای بزرگ و چند منظوره (همچون فرهنگسراهای چندمنظوره تفریحی، ورزشی، هنری و…)، بهرهوری بهینه از منابع طبیعی و فرصتهای بکر طبیعی موجود، ایجاد شهرکهای علمی_آموزشی در مقاطع مختلف با امکانات تفریحی و ورزشی لازم برای گروهها و ردههای سنی مختلف، تجهیز، ساماندهی و بهسازی مراکز پزشکی و درمانی و… از جملهی برخی اموری هستند که یقینا ما را در رساندن شهر چالوس به شهری توسعهیافته با قابلیت پایداری یاری میرساند.
در بخش اصلاح مهندسی راههای ارتباطی درون شهری چالوس، یکی از عوامل مهمی که موجب ایجاد یا افزایش گرههای کور ترافیکی در راههای ارتباطی درون شهری گردید، احداث مجتمعهای تجاری بزرگ در سایه سوء مدیریت طی ادوار پیشین مدیریت شهری میباشد. در ظاهر چالوس به یمن این مراکز تجاری، جلوهای توسعه یافته به خود میبیند، اما در حقیقت این سلسله اقدامات منجر به پیدایش گرههای کور ترافیکیای گردید که امروز کمتر میتوان راه حلی کم هزینه و سریع جهت رفع آن پیشبینی کرد!! متاسفانه از این دست ناهنجاریهای مهندسی در چالوس کم نداشتهایم و باز تاملبرانگیز تر و تاسفبارتر آنکه این راه بیبازگشت، همچنان تا به امروز نیز تداوم دارد!! عدم دوراندیشی در مهندسی و جانمایی این پروژههای فلجکننده، تاثیرات سوئی داشته که آیندگان را بیش از امروز ما دچار دردسر خواهد نمود!! در حقیقت تنها راه باقیمانده جهت رفع معضلاتی اینچنینی، ایجاد کمربندهای درونشهری میباشد که خوشبختانه نمونههای اندکی از آن در شورای پنجم کلید خورد و حتی در مواردی معدود نیز به بهرهبرداری رسید. همچنین ایجاد مسیرها و جادههای معلق و هوایی در برخی محدودههای مشرف به مرکز شهر نیز راهحل بعدی میتواند باشد که خب هزینههای کلانی را نیز متوجه خود خواهد ساخت. البته با کمی درایت میتوان کل هزینه احداث چنین مسیرهایی را از قبل همین سازهها به صندوق اعتباری شهری بازگرداند. ازجمله در اختیار همیشگی گزاردن فضاهای تبلیغاتی مسیرهای مذکور برای شهرداری به عنوان منابع پایدار درآمدی. همچنین از آنجا که شهر چالوس تنها برای شهروندان چالوسی نیست و عموما این شهر سالانه شاید به دهها هزار و چه بسا میلیونها غیر چالوسی نیز خدمات میدهد، پس طبیعیاست بخشی از اعتبار مورد نیاز با مطالبهگری مدیران شهری و شهرستانی از اعتبارات عمرانی ملی و استانی نیز مدد گیرد
مدیریت شهری و ارتقاء شرایط کار و زندگی شهروندان
بین میزان دسترسی مبلمان شهری و ابعاد کیفیت زندگی یعنی سلامت جسمانی، سلامت روانی، ارتقای ارتباط اجتماعی و رضایت از محیط کالبدی شهر، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و بطور کل مبلمان شهری از بین مجموعه عوامل موثر بر کیفیت زندگی نقش مهمی را ایفا مینماید.
برخی از فرصتهای ناب و پایدار اقتصادی و معیشتی پایدار، خاصه شهر چالوس حرایم سواحل، کرانه رودخانهها، محدودههای ورودی و خروجی شهرها و… میباشد که با ورود مدیران محلی به این مقوله در اقدام جهت آفرینش فرصتهای اشتغال در سایه مشارکت سرمایهگذاران میسر خواهد گشت. در مقوله فرصتهای زودبازده و کم هزینه اشتغالزایی؛ همچنین با تنوعبخشی به عنوان مثال؛ راهاندازی مسیرهای کالسکهرانی، احداث اماکن پذیرایی سبک در حاشیه رودخانهها و نوار ساحلی، مهیا ساختن بازارچههای روزانه سیار و قابل جابجایی در برخی فضاهای طبیعی موجود، ایجاد فضای نمایشگاهی چهار فصل با محصولات متناسب با هر فصل و با نیازسنجی هر مقطع زمانی، ایجاد برخی فرصتهای شغلی مستتر در فضاهای مبلمان شهری، ایجاد فضای پروازی تفریحی ازجمله چتربازی، پاراگلایدر و… بدون نیاز به احداث فرودگاه در فضای ساحلی دریا که میتواند به عناوین مختلف، شغلهای جدید و جانبی بسیاری را در پی داشته باشد و… از جمله نمونههای کوچک و زودبازدهای است که به راحتی میتوان با ایجاد این فرصتها، بنیهی فرصت درآمدزایی را برای شهروندان و گروههای مختلف سرپرستان خانوار مهیا کرده و افزایش داد.
نقش نظارتی شوراها
شوراهای شهر باید بیش از پیش نسبت به پیشگیری از تخلفات و بعضاً فسادهای موجود در مجموعه شهری با توجه به وظیفه نظارتی که دارند پیشگام باشند. هرچند نقش نظارتی شوراها تنها یکی از وظائف آنهاست اما به واسطه همین نقش کلیدی و حساس، توانایی اجرای هرچه بهتر سایر نقشها نیز برای این نهاد بر آمده از بطن مردم، فراهم میگردد.
مهمترین وظایف شوراهای شهر
۱- شورای اسلامی شهر موظف است بلافاصله پس از رسمیت یافتن نسبت به انتخاب شهردار واجد شرایط اقدام نماید.
۲- بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و نارساییهای اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، اقتصادی و رفاهی حوزه انتخابیه و تهیه طرحهاو پیشنهادهای اصلاحی و راه حلهای کاربردی برای آنها.
۳ – برنامهریزی در خصوص مشارکت مردم در انجام خدمات اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی.
۴-همکاری با شهرداری جهت تصویب طرح حدود شهر با رعایت طرحهای هادی و جامع شهرسازی پس از تهیه آن توسط شهرداری با تایید وزارت کشور و وزارت مسکن و شهرسازی.
۵ – تصویب مقررات لازم جهت اراضی غیرمحصور شهری از نظر بهداشت و آسایش عمومی و عمران و زیبایی شهر.
۶-. تصویب معاملات و نظارت بر آنها اعم از خرید، فروش، مقاطعه، اجاره و استیجاره که به نام شهر و شهرداری صورت میپذیرد با در نظر گرفتن صرفه و صلاح و با رعایت مقررات آیین نامه مالی و معاملات شهرداری.
۷- اقدام در خصوص تشکیل انجمنها و نهادهای اجتماعی، امدادی، ارشادی و تاسیس تعاونیهای تولید و توزیع و مصرف، نیز انجام آمارگیری، تحقیقات محلی و توزیع ارزاق عمومی با توافق دستگاههای ذیربط.
۸ – تایید صورت جامع درآمد و هزینه شهرداری که هر شش ماه یکبار توسط شهرداری تهیه میشود و انتشار آن برای اطلاع عمومی و ارسال نسخهای از آن به وزارت کشور.
۹ – نظارت بر حسن جریان دعاوی مربوط به شهرداری.
۱۰- تصویب بودجه، اصلاح و متمم بودجه سالانه شهرداری و موسسات و شرکتهای وابسته به شهرداری با رعایت آیین نامه مالی شهرداریها و همچنین تصویب بودجه شورای شهر.
۱۱ – نظارت بر امور تماشاخانهها، سینماها، و دیگر اماکن عمومی، که توسط بخش خصوصی، تعاونی و یا دولتی اداره میشود با وضع و تدوین مقررات خاص برای حسن ترتیب، نظافت و بهداشت این قبیل موسسات بر طبق پیشنهاد شهرداری و اتخاذ تدابیر احتیاطی جهت جلوگیری از خطر آتشسوزی و مانند آن.
۱۲ – نظارت بر حسن اداره و حفظ سرمایه و داراییهای نقدی، جنسی و اموال منقول و غیرمنقول شهرداری و همچنین نظارت بر حساب درآمد و هزینه آنها به گونهای که مخل جریان عادی امور شهرداری نباشد.
۱۳ – نظارت بر اجرای طرحهای مربوط به ایجاد و توسعه معابر، خیابانها، میادین و فضاهای سبز و تاسیسات عمومی شهر.
۱۴ – وضع مقررات و نظارت بر حفر مجاری و مسیرهای تاسیسات شهری.
۱۵ – تصویب بودجه، اصلاح و متمم بودجه سالانه شهرداری و موسسات و شرکتهای وابسته به شهرداری با رعایت آیین نامه مالی شهرداریها و همچنین تصویب بودجه شورای شهر.
۱۶- تشویق و ترغیب مردم در خصوص گسترش مراکز تفریحی، ورزشی و فرهنگی.
۱۷ – نظارت بر حسن اجرای مصوبات شورا و طرحهای مصوب در امور شهرداری.
شوراها به عنوان فراگیرترین و گسترده ترین نهاد مردمی، درعرصههای تصمیم گیری، نظارتی و مدیریتی نقش آفرینی میکنند.
سخن آخر:
شورای شهر و شهرداری در ایران بعنوان نهادهای عمومی غیردولتی در فرایند تصمیم سازی و تصیمیم گیری و اجرای این تصمیمات شهری مطرحاند. لذا این فرایند تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرای آن بایستی براساس قانون باشد. به هر حال این دو نهاد در این زمینه با مشکلاتی مواجه هستند از یک سو شوراهای شهر با تغییرات پی در پی قوانین و مقررات از بی ثباتی زیادی برخوردار است که این مسئله یک نقطه ضعف در نظام حقوقی ما به حساب می آید و از سوی دیگر قوانین و مقررات شهرداری می باشد که متناسب با نیازهای روز اداره کنندگان شهر و مطالبات شهروندان نیست. اگر تأملی در تکالیف و اختیارات شهرداری در قانون شهرداری انداخته شود به خوبی به این مهم پی خواهیم برد. چرا که بسیاری از تکالیف شهری به عهده نهادهای دیگر گذاشته شده است در حالی که هنوز در این قانون به عهده شهرداری است و این مسئله نشان دهنده عدم به روزرسانی قوانین و مقررات مرتبط با شهرداری و تشکیلات وابسته به آن میباشد.
در هر روی با توجه به همه مسائل مشروحه و مطروحه در این مجال، آنچه واضح و مبرهن است، آنکه؛ شوراهای اسلامی با توجه به فرصتها، چالشها، قوانین مصوبه موجود و… وظیفه همرسانی مطالبات عمومی را در بستر اجرایی آن دارند. آنچه اختیارات قانونی به شوراها اجازه میدهد، آنکه؛ بایستی در کمال ماهیت وجودی خود در دستیابی شهر به توسعهی پایدار، نهایت تلاش خود را داشته باشند.
چالوس با توجه به قابلیتهای فراوان طبیعی و همچنین موقعیت جغرافیاییای که دارد، میتواند در بستر مدیریتی حسابشده و مسئولیتپذیر، به آنچه در شان شهروندانش هست، برسد